اختلال فوبی خاص( هراس)


تاریخ :3 آبان 1399 | نویسنده : علی | موضوع :روانشناسی

اختلال فوبی خاص (هراس):

افراد فوبیک معمولا می دانند که ترس آنها از یک موقعیت یا رویداد فوبی زا بیش از حد زیاد یا غیرمنطقی است.
اما مجموعه ای از باورهای فوبیک (phobic beliefs) ایجاد کرده اند که ظاهرا ترس آنها را در کنترل دارد.
این باورها در درون خود اطلاعاتی به همراه دارند، اطلاعاتی درباره ی این که چرا فکر این یا آن محرک تهدید آمیز است و وقتی در وضعیت فوبیک قرار دارند چه واکنشی نشان دهند (مثل اجتناب از مواجهه با آن محرک).
امروزه بسیاری از روش های درمان اختلال هراس خاص برای این طراحی شده اند که باورهای غلط را به چالش بکشند و آنها را با افکار بهتری جایگزین کنند که نزدیک شدن به محرک های فوبی زا و مواجه با آنها را تشویق و تقویت می کنند.
در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.

ویژگی های اصلی اختلال فوبی خاص:

اختلال فوبی خاص در افراد مبتلا با ترس یا اضطراب شدید در مورد موضوع یا موقعیت خاص به مدت 6 ماه مشخص می شود که آن موضوع یا موقعیت فوبیک همیشه ترس یا اضطراب فوری را تحریک و افراد به طور فعال از آن اجتناب می کنند.
ترس در این اختلال می تواند شکل حمله وحشت زدگی به خود بگیرد.
این ترس با خطر واقعی و زمینه ی اجتماعی-فرهنگی تناسبی ندارد و در زمینه های اجتماعی، شغلی و زمینه های مهم دیگر اختلال ایجاد می کند. در کودکان این ترس با گریه، قشقرق ها، میخکوب شدن و چسبیدن مشاهده می شود.
از جمله محرک های فوبیک حیوان، محیط طبیعی، خون، تزریق، جراحت، مکان های بسته، هواپیما و در کودکان می توان به صداهای بلند و شخصیت های بالماسکه اشاره کرد.
افراد مبتلا به هنگام پیش بینی موضوع یا موقعیت فوبیک یا در مدت مواجهه با آن، دچار برانگیختگی فیزیولوزی می شوند اما در افرادی که به فوبی خون، تزریق و جراحت مبتلا هستند پاسخس مانند غش کردن نشان می دهند.

برخی انواع اختلال هراس خاص :

۱- فوبیای حیوانات (اختلال هراس از حیوانات)
۲- فوبیای اجتماعی
۳- فوبیای دندان پزشکی (اختلال هراس از دندان پزشکی)
۴- فوبیای آب های عمیق
۵- فوبیای ارتفاع (اختلال هراس از ارتفاع)
۶- فوبیای محیط های بسته
۷- مجموعه فوبیای خون، زخم و آمپول
بعضی شواهد نشان داده است که اگر فرد از یک اختلال هراس خاص رنج ببرد، احتمال اینکه از یک یا چند اختلال هراس دیگر نیز رنج ببرد بیشتر خواهد بود.
بنابراین، احتمال کاموربیدیتی برای همه فوبیاها بالاست.
در مورد نوع محرک‌ها و رویدادهایی که می‌توانند باعث فوبیاهای بالینی شوند، تفاوت‌های فرهنگی مهمی نیز وجود دارد.
مثلاً، تای جین – کیوفو – شو نوعی سندروم ژاپنی است که ویژگی آن ترس از خجالت زده کردن دیگران یا توهین به آنهاست.
این مورد با فرهنگ غربی و با اختلال اضطراب اجتماعی، که در آن فرد از خجالت زده شدن یا توهین شدن از طرف دیگران می‌ترسد، تفاوت زیادی دارد.
در مورد ترس از حیوانات نیز تفاوت‌های فرهنگی دیده می‌شود.
برای مثال، در جوامع غربی، نسبت به جوامع شرقی، مثل هند و ایران، ترس از عنکبوت شیوع بیشتری دارد.
در ایران، ترس از سوسک حمام بیشتر مشاهده می‌شود.
تفاوت‌های فرهنگی نشان می‌دهند که ترس را، حداقل تا اندازه ای، عواملی که خاص فرهنگ فرد هستند تعیین و به رشد آن کمک می‌کنند.
این نگرش با نگرش کسانی که معتقدند واکنش‌های فوبیک، در اثر انتخاب طبیعی (نظریه تکامل)، از قبل تعیین شده است، تفاوت دارد.

سبب شناسی اختلال فوبی خاص

در سبب شناسی این اختلال مانند دیگر اختلالت اضطرابی بازداری رفتاری و روان رنجوری در این اختلال نقش دارند.
محافظت بیش از حد والدین، مرگ والدین و جدایی آن ها، سوء استفاده جنسی و جسمی از عوامل دخیل در این اختلال هستند.
وراثت پذیری این اختلال مرتبط با همان طبقه ی خاص از فوبی می باشد.

همه گیرشناسی اختلال فوبی خاص

شیوع یک ساله این اختلال تقریبا بین 7 تا 9 درصد می باشد.
میزان شیوع در کودکان 5 درصد، در افراد 13 تا 17 ساله 16 درصد و در افراد مسن تر در حدود 3 تا 5 درصد می باشد.
فوبی های حیوان، محیط طبیعی و موقعیتی عمدتا توسط زنان تجربه می شود و فوبی خون، تزریق و جراحت تقریبا در هر دو جنس برابر می باشد.

معیارهای تشخیصی DSM-5 برای اختلال هراس خاص

معیار A: ترس یا اضطراب شدید در مورد شی یا یک موقعیت خاص (مثل پرواز کردن، ارتفاعات، حیوانات، تزریق آمپول، دیدن خون).
توجه: در کودکان، این ترس یا اضطراب ممکن است با گریه، قشقرق ها، میخکوب شدن، یا چسبیدن ابراز شود.
معیار B: موضوع یا موقعیت فوبیک تقریبا همیشه باعث ترس یا اضطراب فوری می شود.
معیار C: فرد تمام تلاش خود را به کار می برد تا از شی یا موقعیت فوبیک اجتناب کند یا با ترس بسیار زیاد تحمل می کند.
معیار D: این ترس یا اضطراب با ایجاد خطر واقعی توسط موضوع یا موقعیت خاص و زمینه اجتماعی- فرهنگی تناسب ندارد.
معیار E: ترس و اضطراب یا اجتناب، دایمی و تکراری است و معمولا ۶ ماه یا بیشتر طول می کشد.
معیار F: ترس ، اضطراب یا اجتناب باعث می شود فرد به نابسامانی یا رنج شدید در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر جنبه های زندگی دچار شود.
معیار G: این اختلال با نشانه های اختلال روانشناختی دیگر، از جمله ترس ، اضطراب، و اجتناب از موقعیت های مرتبط با نشانه های شبه وحشتزدگی یا نشانه های ناتوان کننده دیگر (مثلا در آگورافوبی)؛
موضوعات یا موقعیت های مرتبط با وسواس های فکری (مثلاً در اختلال وسواس فکری-عملی)؛
یادآورهای وقایع آسیب زا (مثلا در اختلال استرس پس از آسیب)؛
جدایی از خانه یا اشخاص دلبسته (مثلا در اختلال اضطراب جدایی)؛
یا موقعیت های اجتماعی (مثلا در اختلال اضطراب اجتماعی) بهتر توجیه نمی شود.

موضوعات تشخیصی مرتبط با فرهنگ در اختلال هراس

در ایالات متحده، آسیایی ها و آمریکای لاتینی ها، از میزان بسیار پایین تر فوبی خاص در مقایسه با سفیدپوستان غیرلاتینی، آمریکایی های آفریقای تبار، و سرخپوستان آمریکا خبر می دهند.
برخی کشورهای خارج از آمریکا، مخصوصاً کشورهای آسیایی و آفریقایی، علاوه بر اینکه میزان شیوع پایین تر فوبی خاص دارند، محتوای فوبی، سن شروع، و نسبت جنسیتی متفاوتی را نیز نشان می دهند.

خطر خودکشی در اختلال هراس:

افراد مبتلا به فوبی خاص ۶۰ درصد بیشتر از افراد بدون این تشخیص احتمال دارد که دست به خودکشی بزنند.
با این حال، احتمال دارد که این میزان بالا عمدتاً ناشی از همزمانی با اختلالات شخصیت و اختلالات اضطرابی دیگر باشد.

پیامدهای کارکردی فوبی خاص (اختلال هراس)

افراد مبتلا به فوبی خاص، مانند افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی دیگر و اختلالات مصرف الکل و مواد، الگوهای مشابه اختلال در عملکرد روانشناختی-اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی، از جمله اختلالاتی در عملکرد شغلی و میان فردی نشان می دهند.
در افراد مسن ، اختلال می تواند در وظایف مراقبت کردن و فعالیت های داوطلبانه دیده شود.
همچنین، ترس از زمین خوردن در افراد مسن می تواند به کاهش تحرک و عملکرد جسمانی و اجتماعی منجر شود، و امکان دارد به دریافت کمک رسمی یا غیر رسمی خانگی بیانجامد.
ناراحتی و اختلال ناشی از فوبی های خاص با تعداد موضوعات و موقعیت های ترسناک افزایش می یابند.
بنابراین، فردی که از چهار موضوع یا موقعیت می ترسد، از کسی که فقط از یک موضوع می ترسد یا موقعیت می ترسد.
اختلال بیشتری در نقش های شغلی و اجتماعی و کیفیت زندگی پایین تر دارد.
افراد مبتلا به فوبی خاص خون-تزریق-جراحت، حتی زمانی که مشکل جسمانی وجود دارد، مایل نیستند تحت مراقبت پزشکی قرار بگیرند.
علاوه بر این، ترس از استفراغ و خفگی می تواند مصرف غذا را به مقدار قابل توجهی کاهش دهد.

علل اختلال هراس خاص (بیماری فوبیا) :

امروزه عقیده بر این است که فوبیاهای مختلف علت های مختلف دارند.
اکنون این بحث وجود دارد که آیا فوبیاها را فرایندهای تکاملی، به طور بیولوژیک تعیین می کنند یا واکنش هایی هستند که فرد در طول زندگی یاد می گیرد.

۱– نظریه روان کاوی:

در این رویکرد که فروید بنیانگذار آن است، اختلال هراس را نوعی دفاع در مقابل اضطراب ناشی از تمایلات غریزی و سرکوب شده ی نهاد (id) می دانست و معتقد بود رویدادها یا موقعیت هایی که با غریزه ی سرکوب شده ارتباط نمادین دارند باعث ترس می شوند.
یک مورد کلاسیک، “هانس کوچولو” است که نسبت به اسب فوبیای شدید داشت.
طبق نظریه ی روانکاوی فروید، وظیفه ی(function) فوبیا اجتناب از رویارویی با مشکلات واقعی و سببی است (در مورد هانس کوچولو مشکل عبارت بود از کشمکش های سرکوب شده کودکی).

۲– شرطی سازی کلاسیک فوبیاها:

تلاش برای توضیح فوبیا ها با فرآیند شرطی سازی کلاسیک به داستان معروف “آلبرت کوچولو” بر می گردد که در سال ١٩٢٠ واتسون و رینر با او یک آزمایش انجام دادند.
اما توضیح همه انواع فوبی با نظریه ها شرطی سازی دشوار است. بعضی انتقادها عبارتند از:
١. برای شرطی سازی، حضور تجربه های تروماتیک الزامی است، اما بسیاری از افراد فوبیک هیچ تجربه ی تروماتیک به یاد نمی آورند.
٢. بسیاری از کسانی که همراه با یک موقعیت خاص، به درد یا وحشت دچار می شوند، از اختلال هراس رنج نمی برند.
٣. شرطی سازی معتقد است همه ی محرک ها برای شرطی شدن از شانس برابری برخوردارند اما در فوبی همه محرک ها به طور یکسان موجب اختلال هراس فرد نمی شوند.
۴. رویکردهای نظری ساده در مورد شرطی سازی نمی توانند یک پدیده ی رایج در روانشناسی به نام “اینکیوبیشن(incubatiobb) را توضیح دهند.
(در پزشکی، اینکیوبیشن عبارت است از فاصله ی زمانی بین وارد شدن میکروب به بدن تا ظهور اولین سمپتوم ها یا علایم بیماری).
شرطی سازی کلاسیک نمی تواند برای همه ی فوبیاها کافی باشد اما شواهد محکمی وجود دارد که تجربه های تروماتیک و شرطی کننده می توانند حداقل بعضی فوبیاها را به وجود آورند.
ازجمله: فوبی دندان پزشکی، اختلال هراس خفگی، فوبیای تصادف و سگ هراسی .

۳– نظریه تکامل درباره اختلال هراس (بیماری فوبیا)

بعضی محققان بر این عقیده اند که ممکن است انسان ها، برای کسب بعضی فوبیاها، از لحاظ بیولوژیک، از قبل اماده باشند.
برای مثال، ارتفاع، آب های عمیق، عنکبوت، عقرب، مار، خون.
اولین نظریه در این موضوع از سلیگمن است که اعتقاد داشت انتخاب طبیعی، برای تداعی ترس با بعضی محرک ها، محرک هایی که برای اجداد ما خطرناک بوده اند، نوعی آمادگی بیولوژیک به وجود آورده است.
(مثل ترس از مار، عنکبوت، ارتفاع و آبهای عمیق، که در اکثر ما وجود دارند).
یعنی همه ی ما یک آمادگی درونی داریم که ترس را یاد بگیریم.
این نوع نظریه به نظریه ی آمادگی بیولوژیک (biological preparedness) معروف شدت است.

همزمانی اختلالات در اختلال هراس

فوبی خاص به ندرت در محیط های پزشکی-بالینی، در غیاب آسیب روانشناختی دیگر، دیده شده است و غالباً در محیط های بهداشت روانشناختی غیرپزشکی دیده می شود.
فوبی خاص اغلب با دامنه ای از اختلالات دیگر، مخصوصاً افسردگی در افراد مسن ارتباط دارد.
فوبی خاص به علت شروع زودهنگام، معمولا به طور موقتی اختلال اصلی است.
افراد مبتلا به فوبی خاص، در معرض خطر بیشتر اختلالات دیگر قرار دارند که اختلالات اضطرابی دیگر، اختلالات اضطرابی و دوقطبی، اختلالات مرتبط با مواد، نشانه جسمانی و اختلالات مرتبط، و اختلالات شخصیت (مخصوصاً اختلال شخصیت وابسته) از آن جمله هستند.

تشخیص افتراقی اختلال هراس

آگورافوبی. فوبی خاص موقعیتی، با توجه به همپوشی موقعیت های ترسناک با آگورافوبی (مثل پرواز، مکان های بسته، آسانسورها) ممکن است از نظر جلوه بالینی شبیه آگورافوبی به نظر برسد.
اگر فردی فقط از یکی از موقعیت های آگورافوبی بترسد، در این صورت، فوبی خاص، موقعیتی، می تواند تشخیص داده شود.
اگر فرد از دو یا تعداد بیشتری موقعیت آگورافوبیک بترسد، تشخیص آگورافوبی احتمالاً موجه است.
برای مثال، فردی که از هواپیما و آسانسور می ترسد (که با موقعیت آگورافوبیک «حمل نقل عمومی» همپوشی دارد) اما از موقعیت های آگورافوبیک دیگر نترسد، مبتلا به فوبی خاص، موقعیتی، تشخیص داده خواهد شد.
در حالی که فردی که از هواپیما، آسانسور، و جمعیت می ترسد(که با دو موقعیت آگرافوبیک «استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی» و «ایستادن در صف و یا بودن در جمعیت» همپوشی دارد) مبتلا به آگورافوبی تشخیص داده خواهد شد.
ملاک B آگورافوبی ( از موقعیت ها می ترسد یا اجتناب می کند «به خاطر اینکه تصور می کند در صورت ایجاد نشانه های شبه وحشتزدگی یا نشانه های ناتوان کننده یا خجالت آور دیگر، ممکن است گریختن دشوار باشد»)
می تواند برای متمایز کردن آگورافوبی از فوبی خاص مفید باشد.
اگر فرد به دلایل دیگری از موقعیت هایی بترسد، مانند ترس از صدمه دیدن مستقیم توسط شیء یا موقعیت ها (مثل ترس از سقوط هواپیما، ترس از گازگرفتن حیوان)، تشخیص فوبی خاص ممکن است مناسب تر باشد.
اختلال اضطراب اجتماعی. اگر فرد به علت ارزیابی منفی از موقعیت هایی بترسد، به جای فوبی خاص باید اختلال اضطراب اجتماعی تشخیص داده شود.
اختلال اضطراب جدایی. اگر فرد به علت جدایی از مراقبت کننده اصلی یا شخص دلبسته از موقعیت هایی بترسد، به جای فوبی خاص باید اختلال اضطراب جدایی تشخیص داده شود.
اختلال وحشت زدگی. افراد مبتلا به فوبی خاص وقتی با موقعیت یا موضوع ترس خود روبرو می شوند ممکن است دچار حملات وحشتزدگی شوند.
در صورتی که حملات وحشتزدگی فقط در پاسخ به موضوع یا موقعیت خاص روی دهند، تشخیص فوبی خاص داده خواهد شد.
چنانچه فرد به حملات وحشتزدگی نیز دچار شود که غیرمنتظره باشند (یعنی، نه درپاسخ به موضوع یا موقعیت فوبی خاص) در این صورت تشخیص تشخیص اختلال وحشتزدگی داده خواهد شد.
اختلال وسواس فکری-عملی. اگر ترس یا اضطراب اصلی فرد از یک موضوع یا موقعیت در نتیجه وسواس های فکری باشد ( مثل ترس از خون ناشی از افکار وسواسی در مورد آلودگی حاصل از پاتوژن های خون ] یعنی، HIV]؛ ترس از رانندگی ناشی از تصورات وسواسی صدمه زدن به دیگران).
و اگر ملاک های تشخیصی دیگر برای اختلال وسواس فکری-عملی برآورده شده باشند، در این صورت اختلال وسواس فکری-عملی باید تشخیص داده شود.
اختلالات مرتبط با آسیب و عوامل استرس زا. اگر فوبی بعد از رویدادی آسیب زا ایجاد شود، اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) باید به عنوان تشخیص درنظر گرفته شود.
با این حال، وقایع آسیب زا باید قبل از شروع PTSD و فوبی خاص واقع شده باشند.
در این مورد، تشخیص فوبی خاص فقط در صورتی داده خواهد شد که تمام ملاک های PTSD برآورده نشده باشند.
اختلالات خوردن. اگر رفتار اجتنابی منحصراً به اجتناب از نشانه های مرتبط با غذا محدود شده باشد، تشخیص فوبی خاص داده نخواهد شد، در چنین موردی تشخیص بی اشتهایی عصبی یا پرخوری عصبی باید در نشر گرفته شود.
طیف اسکیزوفرنی و اختلالات روان پریشی دیگر. در صورتی که ترس و اجتناب ناشی از تفکر هذیانی باشند ( مثلاً در اسکیزوفرنی و طیف اسکیزوفرنی دیگر و اختلالات روان پریشی دیگر)، تشخیص فوبی خاص موجه نیست.

درمان اختلال هراس

از قدیم درمان موفقیت آمیز فوبیا معمولا بر نوعی “مواجهه سازی” (اکسپوژِر) با محرک یا موقعیت فوبیازا متکی بوده است.
در گذشته، تکنیک های رفتار درمانی مورد استفاده برای اختلال هراس (فوبی) خاص عبارت بوده است از:
حساسیت زدایی سیستماتیک، غرقه سازی، و شرطی سازی متقابل. مساله مهم در درمان فوبی های خاص، رسیدگی به باورهای فوبیک است که افراد درباره ی رویداد یا وضعیت فوبیازای خود دارند.
این باورها معمولا غلط هستند زیرا با واقعیت تهدید (یا عدم وجود آن) که محرک های فوبی زا ایجاد می کنند، همخوانی ندارند، و در ضمن باعث تداوم ترس و اجتناب می شوند.
خصوصیت مهم مواجهه درمانی (اکسپوژر تراپی) فراهم آوردن چنین فرصتی است که افراد فوبیک را در وضعیت هایی قرار می دهد، که بتوانند عملا مشاهده کنند که باورهایشان اشتباه است.
اخیرا بعضی انواع رفتار درمانی با تکنیک هایی از شناخت درمانی ترکیب شده اند تا درمان های ترکیبی کوتاه مدت ایجاد کنند، درمان هایی که موارد زیر را شامل می شوند:
بازسازی شناختی، مواجهه ی شدید با رویداد یا محرک فوبی زا، و یادگیری مشاهده ای (مدلینگ) که در مدتی کوتاه حتی در یک جلسه ی سه ساعته، نیز موثر واقع می شوند.
۱- مواجهه درمانی : عبارت است از مواجه کردن تدریجی فرد با شی یا موقعیتی که از آن می ترسد تا زمان از بین رفتن ترس .
درمانجو به دفعات با موقعیت ترسناک مواجه می‌شود و هر بار، این مواجهه شدیدتر و موقعیت ترسناک دشوارتر می‌شود.
برای مثال، در آگورافوبیا، که افراد مبتلا به آن از ترک کردن خانه می‌ترسند، درمانگر ابتدا از بیمار می‌خواهد که این موقعیت اضطراب زا را صرفا تجسم کند.
بعد از مدتی، ممکن است از او خواسته شود به همراه تراپیست از خانه خارج شود تا این که ترسش کاملاً از بین برود.
مواجهه درمانی برای درمان فوبیای اجتماعی (با نام جدید اختلال اضطراب اجتماعی)، اضطراب سخنرانی، ترس از عنکبوت، کلاستروفوبیا، ترس از هواپیما و سایر وسایل نقلیه هوایی، و ترس از ارتفاع بسیار مفید واقع می‌شود.
یکی از نسخه‌های مواجهه درمانی مخصوصا برای درمان فوبیای خون و تزریق طراحی شده است (فشار خون افراد مبتلا به این فوبیا ناگهان پایین می‌آید و سرعت ضربان قلبشان کاهش می‌یابد).
این روش به نام applied tension (که در مثال زیر توضیح داده شده است)، در ترکیب با مواجهه درمانی، بخوبی می‌تواند این اختلال را از بین ببرد.
مثال. درمانجویی به نام آقای الف، به محض مواجه شدن با خون، آمپول (مثلاً، به هنگام خون گرفتن یا تزریق واکسن)، زخم، یا جراحی، احساس می‌کرد نزدیک است از حال برود.
حتی شنیدن حرف‌های استاد کلاس فیزیولوژی درباره قلب باعث می‌شد عرق سردی بر پیشانی او بنشیند و از حال برود.
به آقای الف یاد داده شد که چگونه اولین علایم کاهش فشار خود را تشخیص دهد و بعد، با سفت کردنِ عضلات بازو، سینه، و پاها با این واکنش در دستگاه عصبی خود مختار خود مبارزه کند و این کار را آنقدر ادامه دهد تا احساس کند صورتش گرم شده است.
بعد به او یاد داده شد تا عضلات خود را شل کند و آنها را به مدت ۱۵ تا ۲۰ ثانیه شل نگه دارد، و بعد، دوباره آنها را سفت کند، و این کار را حدود ۵ بار ادامه دهد .
(افزایش فشار خون که به دنبال این فرایند روی می‌دهد، اجازه نمی‌دهد فرد از حال برود، و ترس مورد نظر نیز از بین می‌رود).
آقای الف، بعد از یاد گرفتن این فرایند، توانست به فیلمی از جراحی گلو نگاه کند، خون گرفتن از بیماران را تماشا کند
به حرف‌های یک سخنران درباره بیماری‌های قلبی – عروقی گوش کند، و یک کتاب آناتومی بخواند.
همه اینها محرک‌هایی بودند که قبلا باعث از حال رفتن او می‌شدند.
۲- حساسیت زدایی سیستماتیک: از ریلکس کردن ماهیچه ها برای کاهش اضطراب مرتبط با فوبیاهای خاص (اختلال هراس خاص) و اختلال اضطراب اجتماعی استفاده می شود.
وُلپی، اولین کسی که این درمان را معرفی کرد، ابتدا به درمانجویان یاد می‌داد چگونه ماهیچه‌های خود را شل (ریلکس) کنند.
در مرحله دوم، از آنها می‌خواست تا در همین حالت ریلکسیشن، محرک‌های ترسناک را تجسم کنند (از کمترین تا ترسناک ترین).
این کار آنقدر ادامه می‌یافت که درمانجویان اطلاع می‌دادند که محرک‌های مورد نظر دیگر ترسناک نیستند یا از میزان ترسناکی آنها به شدت کاسته شده است.
از این نوع درمان برای معالجه آقای ب استفاده شد، درمانجویی که از ادرار کردن در توالت‌های عمومی، به هنگام حضور دیگران، می‌ترسید.
ابتدا به او ریلکس کردن ماهیچه ها آموزش داده شد و بعد، یاد گرفت تا در همان حالت ریلکس، در شرایط زیر ادرار کند:
بدون حضور هیچکس در توالت، با حضور تراپیست در توالت، تراپیست در حال شستن دست خود، تراپیست در حالی که پشت سر او منتظر ایستاده است.
این شرایط بر اساس دشواری چیده شده بودند.
ابتدا شرایط آسان تمرین شدند تا زمانی که اضطراب آقای ب به اندازه کافی کاهش یافت.
در عرض هفده هفته، اضطراب او کاملاً از بین رفت.
توجه داشته باشید که حساسیت زدایی سیستماتیک شبیه به مواجهه درمانی است اما در آن یک رفتار اضافی (مثلاً، ریلکسیشن) وجود دارد تا به مبارزه با اضطراب کمک کند.
۳- بازسازی شناختی : افکار غیر منطقی تغییر می یابند زیرا این نوع باورها ظاهرا مسوول ایجاد فوبیاها هستند.
برای مثال، افراد مبتلا به فوبیای اجتماعی (اختلال اضطراب اجتماعی) معمولاً به شدت نگران کارها و رفتارهای خودشان در جلوی جمع هستند و می‌ترسند که دیگران آنها را مضطرب، بی دست و پا، یا ضعیف بدانند.
خود – انتقادی (عیب گرفتن از خود) مبنای فوبیای آنها می‌شود.
استراتژی‌های شناختی می‌توانند در نرمال شدن اضطراب اجتماعی نقش داشته باشند زیرا درمانجو را تشویق می‌کنند تنش هیجانی و فیزیکی خود را نوعی اضطراب نرمال بداند و همچنین، به آنها کمک می‌کنند تا در حضور جمع و در موقعیت‌های اجتماعی، کانون توجه را از خود بردارند و به دیگران معطوف سازند.
از بازسازی شناختی برای درمان افراد مبتلا به کلاستروفوبیا نیز استفاده می‌شود.
ابتدا از آنها خواسته می‌شود باورهای خاص خود درباره خطر را بشناسند، و بعد از قرار گرفتن در یک اتاق درب بسته، چک کنند و ببینند آیا باورهایشان به واقعیت می‌پیوندند یا نه.
۴- مدلینگ (یادگیری مشاهده ای) : فرد فوبیک به رفتار یک مدل نگاه می کند.
این مدل ممکن است شخصا حضور داشته باشد یا رفتار او در یک فیلم نشان داده شود.
مدل در حالی نشان داده می‌شود که مشغول تعامل با یک شی ترسناک یا انجام دادن رفتار مناسب در یک موقعیت ترسناک است.
یک ورژن خاص از مدلینگ تراپی، مدلینگ تراپی همراه با مشارکت یا پارتیسیپنت مدلینگ است که در طی آن، فرد فوبیک علاوه بر مشاهده فردی دیگر که رفتاری بدون ترس را نشان می‌دهد (رفتارِ فردِ “مدل”)، خودش نیز به تعامل با “مدل” و شی یا موقعیتِ ترسناک می‌پردازد.

سیر و پیش آگهی اختلال فوبی خاص

در بعضی مواقع مثل بعد از یک حادثه آسیب زا، مشاهده ی دیگران که گرفتار حادثه ی آسیب زا شده اند.
حمله وحشت زدگی در موقعیتی که فرد از ان می ترسد و یا انتقال اطلاعات احتمال ایجاد این اختلال وجود دارد.
این اختلال در بیشتر موارد در اوایل کودکی ایجاد می شود. فوبی های خاص موقعیتی مانند مکان های بسته، هواپیما و آسانسور در سن بالاتری شروع می شود.
فوبی هایی که در اوایل کودکی ایجاد می شود احتمال کاهش یا افزایش آن در کودکی و نوجوانی وجود دارد اما در صورتی که این اختلال تا بزرگسال ادامه یابد احتمال بهبود آن کم می باشد.

پیوند پایدار
برچسب ها :

پاسخ دهید

دیدگاه شما




© تمامی حقوق برای Andishe محفوظ می باشد - Translated By: Andisheiran